حسناجون دخترنازم الان ساعت 4 عصره و توهم خوابیدی. چند وقتیه که شبها میخوای بخوابی باید موهای منو بگیری تا خوابت ببره گاهی اوقات دودستی موهامو میگیری و میخوابی و این خیلی برام جالبه. تو خونه خودمون که هستیم با عروسکت که بهش میگی پسرم و بقیه اسباب بازیات توی یه چادر خوشگل که مامان جون برای تولدت خریده بازی میکنی.راستی آقاجون و مامان جون بعد از 8روز از مشهد دیروز برگشتن. فردا میان پیش ما وشاید منو شما باهاشون بریم دوسه روزی خونشون. احتمالا از هفته بعدش کلاسهای مامانی شروع میشه و شما هر روز باید بری مهدکودک. توی عکس یه خونه صورتیه که باید وسایلشو از پشت داخلش بچینی اینو دایی محمد برات خرید و پیراهنی هم که اونجاست دایی مه...