بدون عنوان
چندروزیه که همش میخوای بپری. مثل کانگورو از روی مبل میپری وسط اتاق یا بالشتهارو میزاری روی هم میری بالا و میپری پایین . مثلا داریم تلویزیون نگاه میکنیم یه دفعه ای میپری جلومون.
یا وقتی جایی میریم که فضای باز هست شروع میکنی به دویدن. اونقدر تند میدوی که خدا میدونه . مثل فرفره میری
الانم که چادر پوشیدی و نشستی به عروسکت می می میدی. تازه لباسهاتم خودت میپوشیو کفشهاتم تنهایی میپوشی و بند چسبیشم خوشکل میبندی.
عزیز دلم شما الان دیگه کامل حرف میزنی و از خواب که بیدار میشی شروع میکنی به حرف زدن تا وقتی که دوباره خواب بری. توی بیشتر حرفات "ک یا گ" رو نمیتونی بگی و بجاش "ق" میگی مثلا بجای "کو" میگی "قو" . کجاست رو میگی قجاست . "گم" شده رو میگی "قم" شده . بعضی کلمات رو هم برعکس میگی مثلا "بشقاب" رو میگی "بشباق" پرتقال رو هم تا چند وقت پیش میگفتی "پرتلاق"
روزها اگه کمی ناراحت بشم میفهمی و بعد میای میگی مامان باهام دوستی؟ اگه بگم نه که ناراحت میشی و با التماس میگی مامان با من دوست باش چرا دوست نیستی همین الان به من گفتی جانم نفسم. منم خندم میگیره و بوست میکنم. اگه بگم بله خوشحال میشی و میای بغلم و دست دور گردن و بوس و اییییییییییییییییی.