حسناحسنا، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 2 روز سن داره

خانم کوچولو

مهمون

1391/6/25 12:42
نویسنده : مامان زینب
242 بازدید
اشتراک گذاری

دوشنبه قبل خانواده نصر از اصفهان اومدن خونمون. شما از همون اول که با بابایی رفتین اول شهر جلوشون رفتی توی ماشین اونا و باهاشون دوست شدی. اونا هم خیلی دوستت داشتن و همش باهات بازی میکردن. پسر بزرگشون که با خانمش اومده بود و علی پسر کوچیکشون که دبیرستانیه  همش باهات حرف میزدن و بازی میکردن. اونا میخواستن لهجه اصفهانی رو یادت بدن ولی شما همون لهجه خودمون رو هم یادت رفت. خیلی بانمک بودین و کلی خندیدیم . شب با هم رفتیم پارک . فرداش هم برای ظهر منو شما با ماشین اونا رفتیم خونه مامان جون. عصر چهاشنبه رفتیم پارک. تا پنجشنبه که با هم بودیم خیلی خوش گذشت. مخصوصا شما که حسابی دورت شلوغ بود و خوشحال بودی.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)